زندگی نامه:
شهید کندوله خدمت مقدس سربازی رادر جبهههای مقدس سپری کرد. پس از پایان خدمت، با همان روحیهی بسیجی، از دانشگاه جبهه، راهی حوزه می شود.
تحصیلات حوزوی را در حوزه ی علمیه آشتیان آغاز کرد و در همین زمان نیز ازدواج نمود، سپس برای ادامه تحصیل در سال 1364 به حوزهی علیمه یزد رفت. ثمره ی ازدواج شهید دو فرزند میباشد. شهید کندوله بارها راهی جبهه های حق علیه باطل شد تا اینکه در سال 1365 در منطقهی عملیاتی موسیان، مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت.
شهید در شب 19 ماه رمضان به حالت اغما می رود و تا اینکه صبحدم 21 ماه مبارک رمضان سال 1365 به فیض شهادت نائل میآید. پیکر شهید در گلزار شهدای صالح آباد قرار دارد.
فرازی از وصیت نامه ی شهید:
از شما خواهش دارم که به جان امام و رزمندگان دعا کنید. این وصیت را در حالی مینویسم که این کلمه ها از اعماق دلم نقش بر روی صفحهی کاغذ میبندد و این جمله ها با سوزی پر از درد و ناله همراه است، چرا که چون واقعاً شرمنده هستم که نتوانستم خدمتی برای این انقلاب انجام دهم و با چشمی گریان و رویی خجل از خانواده شهداء که یک عمر فرزندان خود را بزرگ کردند و روانه جبهه کردند و این عزیزان، با خون سرخ خود ریگ زارهای جنوب و غرب را شستند و درخت تنومند انقلاب را آبیاری کردند. چطور دلخوش باشم و گریان نباشم از آن که خون دهها هزار نفر مخلص در راه این انقلاب ریخته شده و شرمنده پروردگار هستم؛ که با کوله باری از معصیت میخواهم نزدش بروم. دیگر خسته شدم؛ نمیخواهم در این دنیا بمانم میخواهم پرواز کنم به سوی مولایم، آقایم. می خواهم پشت به دنیای بی وفا کنم و ان شاءالله دیگر نزدیک است که خداوند توفیق شهادت را در راهش، به من عنایت کند. این دنیا گذرگاهی است و زمان، همانند ابرهای آسمان زود گذر. شهد شیرین شهامت گوارای جانشان باد.